هرگاه که جنبشهای توتالیتر قدرت را به دست گرفتند ، حتی پیش از آنکه رژیمهای توتالیتر آغاز به دست یازیدن به سهمگینترین جنایاتشان کنند ، از کل این گروهِ نخبگان هوادار جنبش دفع شر کرده بودند . هرگونه ابتکار عمل چه روحی و هنری به همان اندازهی ابتکار گانگستری اوباش برای توتالیتاریسم خطرناک است و هر دو برای جنبش از مخالفت ی صِرف خطرناکترند . سرکوب پیگیرانهی هرگونه صورت برتر فعالیت عقلی ، از سوی رهبران تودهای جدید ، بیشتر از بیزاری طبیعی آنها از هرآنچه که نمیتوانند بفهمند مایه میگیرد . چیرگی تام ، هرگونه ابتکار آزاد در هر حوزهای از زندگی و هرگونه فعالیتی را که کاملاً پیشبینیپذیر نباشد ، برنمیتابد . توتالیتاریسم در رأس قدرت ، همهی استعدادهای درجه یک را بدون اعتنا به هواداری آنها از جنبش ، از سر کارها برمیدارد و به جای آنها عقلباختگان و بیخردانی را مینشاند که همان بیعقلی و عدم آفرینندگیشان بهترین تضمین وفاداری آنها است .
توتالیتاریسم ؛ حکومت ارعاب ، کشتار ، خفقان ( هانا آرنت )
درباره این سایت