عشق شاعران سدهی یازدهم و شعر عاشقانه بیش از آن دوام آورد که یک وهم تلقی شود . چنانکه گفتهایم ، بیان ادبی موفق عواطف ساختگی در تاریخ بیهمانند نیست ؛ بیتردید امکان دارد نسلهایی از این وهم حمایت کنند . هرچند روابط ارباب رعیتی بر سراسر تار و پود زمانه نافذ بود ، اما اگر ارتقاء ملازمان به جایگاه شهسواری و موضع تازه و والای شاعر در دربار نبود ، از توضیح جذب ناگهانی این موضوع که سرانجام کل محتوای عاطفی شعر را به جامهی اصطلاحات این رابطه آراست عاجز میماندیم . برای درک درست مفهوم تازهی عشق باید شهسواران نوپا را که اغلب فاقد دارایی بودند و جوش و خروش این گروه اجتماعی ناهمگن را که مؤثر میافتاد به اندازهی اشکال عام حقوقی اربابسالاری بحساب آوریم . بسیاری از شهسوارزادگان ، فرزندان کهتر خانواده ، که قلمرو پدری برای آنها تکافو نمیداد ، اکنون بیپول آوارهی جهان شده بودند ، و اغلب معاش خود را بعنوان آوازهخوان دورهگرد میگذراندند ، ولی اگر اصولاً ممکن میشد به خدمت در دربار امیری بزرگ تن میدادند . بسیاری از شاعران سدهی یازدهم و عاشقانهسُرایان خاستگاهی پست داشتند ؛ ولی از آنجا که خنیاگر با استعداد ، اگر نجیبزادهی بزرگ ارباب و حامیش میشد ، به آسانی میتوانست به شهسواری ارتقاء یابد ، دیگر تمایزهای تبار دارای اهمیت چشمگیر نبود . این شهسواران بیچیز و بیریشه ، اغلب بطور طبیعی پیشرفتهترین نمایندگان فرهنگ شهسواری بودند . آنها بسبب بیچیزی و جابجایی اجتماعیشان خود را بطور مشخص از قید و بندها و تعهدات اجتماعی آزاد احساس میکردند که برای اشرافیت اربابسالاری کهن میسر نبود . آنها بیآنکه کسرِ شأنشان باشد جرأت نوآوریهایی داشتند که سرشار از تندترین اعتراضها هستند . عشقپرستی جدید و بسط شعر جدید احساساتی دربار ، اساساً کار این عنصر سیال جامعه بود . آنها احترام خویش به بانوی مخدومشان را بکسوت ترانههای عاشقانه میآراستند که بشیوهی دربار ، ولی نه کاملاً در اصطلاحاتی تصنعی ، بیان میشد . آنها نخستین کسانی بودند که در کنار تقدیم خدمتگذاری به ارباب ، جایی نیز برای عرض چاکری به کدبانو باز کردند . آنان بودند که وفاداری به ارباب تیولدار را به منزلهی عشق ، و عشق را به منزلهی وفاداری به ارباب تیولدار تفسیر کردند . اکنون که موقعیت اقتصادی و اجتماعی در اصطلاحات عاشقانه ترجمانی برای خود یافته بود ، انگیزههایی با کیفیت جنسی - روانشناختی نیز نقش بازی میکردند ، ولی اینها نیز از لحاظ جامعهشناختی مشروط بودند .
تاریخ اجتماعی هنر ( آرنولد هاوزر )
درباره این سایت