اغلب درمییابیم که اعضای جدیدِ یک گروه ممتاز در برخورد با مسائل آداب و حیثیت طبقاتی ، از نمایندگان پدر مادر دارِ گروه سختگیرترند . آنان از پندارهایی که دستهی خاصی را به هم میپیوندد و آنرا از دیگران متمایز میسازد آگاهی روشنتری دارند تا کسانی که در درونِ [یا با] این پندارها بزرگ شدهاند . این نکته جنبهی آشنا و تکراریِ تاریخ اجتماعی است ؛ تازهبهدوران رسیده ، همواره گرایش بر این دارد که احساس حقارت خویش را پُرتلافی کند و بر شرایط اخلاقی لازم برای امتیازهایی که ازشان بهرهمند است تأکید بیشتر داشته باشد .
تاریخ اجتماعی هنر ( آرنولد هاوزر )
درباره این سایت